معمای بزرگ حذف صفر

ولیالله سیف*| در سالهای اخیر بنا بر دلایل مختلف شاهد نرخهای تورم بالا، در دامنه ۴۰درصد بودهایم که زمینه تضعیف شدید واحد پول و افزایش تدریجی تعداد صفرها را فراهم آورده است. این امر باعث شده است پیشنهادهایی در مورد حذف تعدادی از صفرها مطرح شود و حتی در مواردی برخی از مسوولان نیز اشاراتی به
ولیالله سیف*| در سالهای اخیر بنا بر دلایل مختلف شاهد نرخهای تورم بالا، در دامنه ۴۰درصد بودهایم که زمینه تضعیف شدید واحد پول و افزایش تدریجی تعداد صفرها را فراهم آورده است. این امر باعث شده است پیشنهادهایی در مورد حذف تعدادی از صفرها مطرح شود و حتی در مواردی برخی از مسوولان نیز اشاراتی به احتمال انجام آن داشتهاند.
بر این اساس لازم دیدم نکاتی را که میتواند به اتخاذ تصمیم مناسب و بهموقع در این باره کمک کند، مطرح کنم. در کشورهایی که برای دورههای طولانی با تورمهای بالا و نوسانات اقتصادی شدید مواجه میشوند، بهمرور پول ملی تضعیف شده و قیمت کالاها روند افزایشی پیدا میکند و در نتیجه منجر به اضافه شدن دائمی صفرها روی اسکناسها و پول جاری میشود. این مشکل تبعات و نارساییهای جنبی دیگری را نیز به وجود میآورد. در انجام عملیات دریافت، پرداخت و تراکنشهای مالی مردم مشکلاتی ایجاد میکند و در انجام عملیات حسابداری و گزارشگری مالی بنگاهها و دولت چالشهایی به وجود میآورد. بررسی تجربیات سایر کشورها نشان میدهد در مواجهه با چنین شرایطی برخی از دولتها با برداشت ناقص از شرایط، به منظور غلبه بر مشکلاتی که معلول نابسامانیها و عدمتعادلها در اقتصاد کلان است، قبل از پرداختن به اصل موضوع و انجام اصلاحات اقتصادی، به صورت شتابزده اقدام به حذف صفرها نمودهاند. تصورشان این بوده است که با این اقدام مشکلات ریشهای و ساختاری اقتصاد حل شده و تورم، تحت کنترل قرار میگیرد.
ولی متعاقبا در فاصله زمانی کوتاهی مجددا همان شرایط قبلی تکرار شده و ضمن تحمیل هزینههای زیاد، منجر به بیاعتمادی بیشتر در جامعه شده است. در صورتی که اگر انجام اصلاحات اقتصادی در اولویت اول قرار گیرد و در نتیجه، شرایط مناسب و باثبات به اقتصاد برگردد، در آخرین مرحله یعنی بعد از اطمینان از حصول تورم پایین و باثبات، حذف صفرها منطقی بوده و فقط یک بار انجام خواهد شد و ضرورتی به تکرار آن در آینده پیش نخواهد آمد.
نکته مهم و قابلتوجه اینکه حذف صفر بهتنهایی «مشکل تورم» یا «قدرت خرید پایین» را حل نمیکند. اگر ساختارهای اقتصادی اصلاح نشوند، پس از مدتی دوباره تورم افزایش مییابد و صفرهای جدید به پول بازمیگردند؛ مانند تجربه ترکیه، برزیل، زیمبابوه و… . در حال حاضر اقتصاد ایران با تورم مزمن و نوسان شدید قیمتها روبهروست و بستر لازم برای حذف صفر از پول ملی فراهم نیست. مهمترین پیششرطها شامل مهار تورم، اصلاح نظام بانکی و مالی، تقویت استقلال بانک مرکزی، یکسانسازی نرخ ارز و آمادهسازی زیرساختهای فنی و اجرایی است تا زمانی که این اصلاحات در سطح اقتصاد کلان اجرا نشوند، حذف صفر صرفا اقدامی نمادین خواهد بود و نهتنها اثرات بلندمدت مثبتی ندارد، بلکه میتواند هزینههای سنگین و بیثباتی بیشتری در اقتصاد ایجاد کند. درحالحاضر مهمترین اشکالات ساختاری اقتصاد کشور به شرح زیر است:
- تورم بالا و ناپایداری قیمتها: متوسط نرخ تورم در ایران طی 30 سال اخیر حدود 19درصد بوده است. با این حال در سالهای اخیر، تورم سالانه بهویژه از سال 1397 به بعد روندی صعودی داشته و در سالهای 1401 و 1402 از 40درصد نیز فراتر رفته است که از عمدهترین دلایل آن ناترازیهای موجود در اقتصاد، کسری بودجه و تحریم بوده است.
- کسری بودجه و خلق پول: کسری ساختاری بودجه دولت و تامین مالی آن از طریق منابع بانک مرکزی و نظام بانکی و انتشار اوراق در بازار سرمایه که بانکها مکلف به خرید آن میشوند، عامل اصلی افزایش پایه پولی و فشار تورمی است.
- نوسانات نرخ ارز: وجود نظام چندنرخی ارز و تفاوتهای قابلتوجه بین بازارهای رسمی و آزاد، هم نوسانپذیری را افزایش داده و هم انگیزههای سفتهبازی را تقویت کرده است. همانطور که قبلا اشاره شد حذف صفر تنها یک اقدام نمادین نیست؛ بلکه آخرین حلقه تکمیلی در زنجیره اقداماتی است که ضرورت دارد به منظور ساماندهی و ثباتبخشی به اقتصاد در چارچوب برنامه اصلاحات اقتصادی کلان و در شرایط مناسب انجام شود.
- عمدهترین ویژگیهای شرایط مورد نظر عبارتند از :
۱. تورم تکرقمی باثبات و کنترلشده: اگر تورم، بالا و بیثبات باشد (مثلا بالای 40-30درصد در سال) حذف صفر بیاثر یا حتی زیانبار است. ابتدا باید تورم تحت کنترل قرار گرفته و به ثبات نسبی برسد.
۲. ثبات اقتصادی نسبی: در فرآیند اقدامات لازم برای «حذف صفر» اولویت در تحقق رشد اقتصادی مثبت، کنترل نقدینگی و کاهش کسری بودجه دولت است و بعد از تحقق آنها، قابل انجام خواهد بود.
۳. اعتماد عمومی به دولت و بانک مرکزی: اگر مردم نسبت به برنامههای اقتصادی و سیاستهای اقتصادی دولت اعتماد نداشته باشند، حذف صفر به بی اعتمادی بیشتر منجر میشود.
۴. وجود سیستم بانکی و مالی باثبات و مجهز به دانش و فناوریهای روز: سیستم بانکی، پرداختهای دیجیتال، زیرساختهای نرمافزاری و آموزشی باید آمادگی لازم را داشته باشند.
۵. پشتیبانی قانونی و اجرایی قوی: برای انجام دقیق این برنامه، اقداماتی در زمینههای آموزش عمومی، تغییرات در روشها و نظامات حسابداری، اسناد رسمی، و تطبیق نرمافزارهای مالی و اداری، ضروری است و قبل از هر اقدامی باید مورد توجه قرار گیرد. با این توضیحات تدوین یک برنامه جامع برای انجام اصلاحات اقتصادی شامل اهداف فرعی و فعالیتها، با تعیین دستگاههای مسوول و زمانبندی مناسب در هر مورد، متناسب با اولویتها، تحت نظارت و مدیریت کمیته راهبری در سطح عالی با اختیارات کافی بسیار ضروری است. برای حفظ انسجام و رعایت اولویتهای زمانی، نیز در هریک از دستگاههای مسوول، لازم است یک کمیته فرعی با ریاست مسوول دستگاه و با عضویت دستگاههای همکار تشکیل شود. اهداف و فعالیتهای مورد نظر میتواند موارد زیر را شامل شود:
- مهار تورم و ثباتسازی اقتصاد: کاهش تورم به سطح تکرقمی با کنترل رشد پایه پولی و نقدینگی
- اصلاحات مربوط به موسسات مالی و بانکی، شامل: تامین استقلال عملیاتی بانک مرکزی، بازبینی کیفیت داراییهای بانکی و اصلاح سیاست نرخ سود بانکی.
- یکسانسازی نرخ ارز، شامل: حذف نظام چندنرخی ارز و تقویت ذخایر ارزی.
- تقویت زیرساختهای فنی و اجرایی،شامل: بهروزرسانی استانداردها و روشهای حسابداری و بانکی، آموزش و اطلاعرسانی عمومی و تطبیق قوانین و مقررات.
- حذف صفرهای اضافی از پول ملی: در آخرین مرحله که در انجام آن لازم است تبعات و آثار مترتب از جمله حجم اسکناس، عملیات حسابداری و گزارشگری مالی، کارآیی نظام پولی و تقویت اعتماد عمومی به دقت مورد توجه قرار گیرد.
اهداف مورد نظر از حذف صفر مواردی به شرح زیر خواهد بود:
۱. کاهش حجم اسکناس در گردش: در کشورهای با تورم مزمن، حجم بسیار زیادی اسکناس با ارقام بزرگ چاپ میشود که بسیار جاگیر و پرهزینه است. البته در شرایط حاضر با توجه به رواج کارتهای بانکی و تحولاتی که در نتیجه بانکداری الکترونیک ایجاد شده است، این موضوع از اهمیت کمتری برخوردار است.
۲. سادهسازی محاسبات مالی و حسابداری: بهویژه برای حسابداری دولتی، شرکتها و سیستمهای نرمافزاری، ارقام کوچکتر سادهتر خواهند بود.
۳. افزایش کارآیی سیستم پولی: در نتیجه این اقدام انجام معاملات ساده تر، تطبیق با نرم افزارهای مالی بینالمللی بهتر و تصویر اقتصادی کشور بهبود خواهد یافت.
4. افزایش اعتماد عمومی به پول ملی (به عنوان آخرین اقدام در انجام اصلاحات ساختاری): اگر مردم احساس کنند که ارزش پول در حال احیا شدن است، ممکن است منجر به افزایش اعتماد شود.
به منظور انجام اصلاحات اقتصادی قبل از هر اقدامی مراجعه به تجربیات جهانی بسیار ضروری است. با مرور اقدامات در سایر کشورها به تجربههای موفق و ناموفق برخورد میکنیم. ضرورت دارد برای انجام دقیق و کم هزینه «حذف صفر» از پول ملی، تجربیات مذکور بهدقت مورد بررسی و بهرهبرداری قرار گیرد. بر این اساس به چند نمونه اشاره میکنم.
نمونههایی از کشورهای موفق:
۱. ترکیه در سال ۲۰۰۵
قبل از اقدام: تورم مزمن باعث شده بود پول ملی (لیر) صفرهای زیادی داشته باشد. (1,000,000 لیر قدیم = 1 لیر جدید)
بعد از اقدام: 6 صفر از پول ملی حذف شد و «لیر جدید» معرفی گردید.
دلایل موفقیت:
- تورم، پیش از آن مهار شده بود.
- اصلاحات اقتصادی واقعی و جذب سرمایه خارجی انجام شده بود.
- اعتماد عمومی به سیاستهای اقتصادی دولت نسبتا بالا بود.
۲. برزیل (۱۹۹۴، طرح Plano Real)
قبل از اقدام: چند تلاش ناموفق در دهههای قبل برای حذف صفر و مهار تورم انجام شده بود.
بعد از اقدام: معرفی واحد پول جدید به نام «رئال» (Real) و حذف 3 صفر.
دلایل موفقیت:
- اجرای برنامههای جامع برای مهار تورم.
- سیاستهای مالی سختگیرانه و حمایت بانک مرکزی.
اجرای تدریجی و با اطلاعرسانی قوی به مردم.
۳. آلمان (پس از جنگ جهانی اول)
قبل از اقدام: تورم فوقالعاده بالا (هایپراینفلیشن در دهه ۱۹۲۰)
بعد از اقدام: در 1923، مارک جدید به جای مارک قدیمی معرفی شد. (1 مارک جدید = 1 تریلیون مارک قدیم)
دلایل موفقیت: اجرای همزمان اصلاحات پولی، کمکهای خارجی و ایجاد نظم سیاسی نسبی.
کشورهای ناموفق:
۱. زیمبابوه (دهه ۲۰۰۰)
قبل از اقدام: تورم فوقالعاده شدید (Hyperinflation) (میلیاردها درصد در سال)
اقدام انجامشده: چند بار حذف صفر (در مجموع 25صفر حذف شد!)
دلایل شکست:
- تورم مهار نشد، فقط ظاهر قضیه تغییر کرد.
- بیاعتمادی شدید مردم به دولت و پول ملی.
- در نهایت، استفاده از دلار آمریکا و راند آفریقای جنوبی به جای پول ملی.
۲. ونزوئلا (۲۰۱۸ و ۲۰۲۱)
قبل از اقدام: تورم سالانه بالای 100,000 درصد.
اقدام انجامشده: در دو مرحله حذف صفر (در مجموع 8صفر حذف شد).
دلایل شکست:
- نبود اصلاحات ساختاری.
- ادامه چاپ پول بدون پشتوانه.
- نبود اعتماد عمومی و کنترل قیمتها.
۳. یوگسلاوی سابق (اوایل دهه ۱۹۹۰)
قبل از اقدام: جنگ داخلی و فروپاشی سیاسی، تورم بالا.
اقدام انجامشده: چند بار حذف صفر.
دلایل شکست:
- نبود ثبات سیاسی.
- سیستم مالی ضعیف.
- بیاعتمادی شدید مردم.
این تجربیات نشان میدهد که حذف صفر اگر با کنترل تورم، اصلاحات مالی و پولی، ثبات سیاسی و اقتصادی و اعتمادسازی عمومی همراه نباشد، نه تنها فایدهای ندارد بلکه میتواند به بیثباتی بیشتر منجر شود.
* رئیس کل اسبق بانک مرکزی
برچسب ها :پول ، تورم ، ولیالله سیف
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 4 در انتظار بررسی : 4 انتشار یافته : 0